آران و بیدگل نیوز - فهیمه مسیبی: برای ارائه‌ی گزارش دخانیات با تعدادی از فروشندگان به گفتگو نشستیم که قسمت اول آن در ششمین روز تیرماه سال جاری تقدیم حضورتان شد.
آن چه می‌خوانید قسمت دوم گزارش است که نگارنده، مراتب تأسف خود را از این گزارش در ابتدای متن به عرض می‌رساند!
باشد که بازنشر این‌گونه گزارشات، مسئولین امر را ترغیب کند دست به کاری زنند که غصه سرآید


گزارش سوم:
میزان تحصیلات؟ میزان رضایت از فروش مواد مخدر و چگونگی صدور مجوزتان را برای ما توضیح دهید؟
دیپلم دارم. سال هفتم است که دخانیات می‌فروشم و از شغلم راضی هستم.
مجوزم را صنف، با نظارت بازرگانی، تأیید کرده است و صد البته که جواز دخانیات برای صنف، درآمد بالایی دارد، پس بی‌خیال آسیب‌هایی که به جوانان مملکت می‌رساند. جالب توجه این‌که تا چند سال گذشته، بابت جواز یک دخانیاتی، صنف \"یک میلیون\" عایدش می‌شد، اما امروزه جواز دخانیات در بازار آزاد ،ده میلیون تومان خریدوفروش می‌شود. طبق قانون صنف، خریدوفروش جواز به صورت آزاد ممنوع است بنابراین شخصی که قصد ورود به این شغل را دارد، مغازه‌ای را از فروشنده‌ی قبلی اجاره می‌کند و به همین آسانی – کاملا قانونی - جواز دخانیاتی، خریدوفروش می‌شود. قولنامه‌اش هم توسط فروشنده و خریدار نوشته شده و امر مهم تأمین مواد مخدر شهرستان به همشهریان عزیزان، ادامه می‌یابد. بهداشت هم تسهیلات این شغل ضروری جامعه را بیشتر فراهم نموده، به‌دین‌صورت که قبلا جواز دخانیات صادرنمی‌کرد ولی الان زیاد سخت نمی‌گیرد. ابتدای کار قرار بود هر منطقه، فقط یک دخانیاتی داشته باشد ولی در کمال ناباوری مشاهده می‌شود به دلیل استقبال افراد جامعه از مواد مخدر، هم‌چنین درآمدزایی این شغل، افراد زیادی به سمت آن جذب می‌شوند.

میزان استقبال و سن خریداران قلیان و سیگار چقدر است؟
جوان‌ها بیشتر تنباکو می‌خرند. 60 درصد تنباکو مصرف می‌کنند و 40 درصد سیگار می‌کشند. سن خرید سیگار بین 30 تا 40 سال است. خانم‌ها بیشتر مشتری قلیانند.

دلیل استقبال عمومی از مواد مخدر چیست؟
اولین علت استفاده از دخانیات آرام‌بخش‌بودن آن است. دوم این‌که سرگرمشان می‌کند. سومین دلیل بالارفتن مصرف دخانیات، شب‌نشینی‌های متعدد در خانه‌ها، پارک‌ها و مزرعه‌های اطراف شهر است. بعضا جوان‌ها، تحت تأثیر یکدیگر قرار می‌گیرند و شروع می‌کنند به کشیدن سیگار یا قلیان تا از طرف دوستان، بچه حساب نشوند ولی کم کم وابسته می‌شوند.
شاید باورنکنید که خیابان مفتح، سه دخانیاتی دارد. نه این‌که از زیادشدن رقبایم ناراحت باشم. به نظرم این تعداد واقعا تأسف‌آور است.

اگر بخواهیم با مسأله‌ی وجود دخانیاتی‌ها در سطح شهر مبارزه کنیم چه راهی پیشنهاد می‌کنید؟
هیچ راهی وجود ندارد. تا مسئولین نخواهند هیچ کاری صورت نمی گیرد. باید فروش را قدغن کنند که نمی‌کنند. مدتی قبل مجلس، درصد زیادی به قیمت سیگار اضافه کرد که مثلا مصرف پایین بیاید. قیمت هر پاکت سیگار 1500 تومان افزایش یافت ولی تنها کسانی که سود کردند انبارداران مواد مخدر بودند. کسانی که سیگار گران می‌کشیدند ترک نکردند فقط سیگار ارزان‌تر خریدند.

از شغلتان راضی هستید؟
از شغلم راضی نیستم. می‌دانم برای سلامتی روح و جسم مردم ضررهای فراوان دارد. می‌دانم با جان مردم بازی می‌کنم ولی من کسی را مجبور نمی‌کنم از من سیگار و قلیان بخرد.  خودم از سیگار متنفرم. قبلا شاگرد نانوا بودم. اگر یکی سیگار کشیده بود و از مقابل مغازه‌ی نانوایی رد می‌شد می‌گفتم: \"زود از اینجا برو چون من از بوی سیگار حالم بد می‌شود.\" الان هم کسی حق ندارد توی مغازه‌ام سیگار بکشد ولی خودم نمی‌توانم از این تلقین دست بردارم که قلیان آرامم می‌کند. با این‌که همه می‌گویند ضررش بسیار بیشتر از سیگار است و مبتلا به بیماری هستم که قلیان بسیار برایم مضر است بازهم نمی‌توانم ترک کنم.

گزارش چهارم:
چگونه وارد شغل فروش دخانیات شدید و آیا از این شغل راضی هستید؟
تصادفی وارد این شغل شدم. سال نهم است که دخانیاتی دارم. اول جوشکار بودم وقتی کمردرد گرفتم دوستی پیشنهاد این شغل را داد. من هم قبول کردم. خرج 6 بچه را با این شغل می‌دهم. خیلی هم راضی هستم.

میزان استقبال و سن خریداران قلیان و سیگار چقدر است؟
ما دخانیاتی‌ها مثل دکترها محرم مردم هستیم. مشتری‌های من بیشتر خانم‌ها هستند که ظاهرا برای شوهرهایشان سیگار می‌خرند. قلیان کشیدن خانم‌ها، پدیده‌ی جالب و جدید کشور ماست. زن‌هایی هم هستند که می‌آیند از من سیگار می‌خرند و از من می‌خواهند به شوهرانشان حرفی نزنم.
حتی نوجوان‌ها هم تمایل به سیگار و قلیان دارند ولی من به زیر 16 سال سیگار نمی‌فروشم. در شهری که دل‌خوشی و تفریحی نباشد، سیگار و قلیان تفریح جوانان می‌شود. وجود پاتوق‌های فراوان در دل مزرعه‌های اطراف شهر، بهترین مکان برای شب‌نشینی و قلیان و سیگارکشیدن است. اقدام خانواده‌ها برای جلوگیری از قلیان کشیدن جوان‌ها، فراهم آوردن مقدمات ازدواج ایشان است. اما در بسیاری از موارد دیده شده جوانان عزیز ما بعد از ازدواج، همسرشان را نیز در امر قلیان کشیدن شریک می‌کنند، حتی قلیان برایشان تکراری می‌شود و رو به سیگار می‌آورند که در زندگی‌شان تنوعی ایجاد کرده باشند. از یک نخ آغاز و به تدریج عادی می‌شود. در مرحله‌ی بعد زن و شوهر، باهم می‌آیند بسته بسته سیگار می‌خرند و می‌کشند.

آیا از شغلتان راضی هستید؟
باوجود زیان و ضررهای فراوان دخانیات برای بدن، من از شغلم راضی هستم. دلیلم این است که اگر من نفروشم یکی دیگر می‌فروشد. به‌نظرمن درآمد ایران از سیگار و قلیان است. کسانی که می‌گویند نکشید دروغ می‌گویند. این‌ها همه تبلیغات است. تازه جوان‌ها بیشتر لج می‌کنند و به سمت دخانیات می‌روند. مردم خیلی راحت برای سیگار و قلیان پول خرج می‌کنند. بعضی‌ها اگر پول نان هم نداشته باشند و از صندوق صدقه‌ی خانه هم پول بردارند خرج سیگار و قلیانشان را فراهم می‌کنند.
البته من افسوس می‌خورم که جوان‌های شهر و مملکتم، مایل به مصرف دخانیات هستند. اگر روزانه چند بسته ذغال کباب هم بفروشم روزی من تأمین می‌شود ولی درصد استفاده از سیگار و قلیان از حد گذشته و انگار کسی نگران این اتفاق تلخ و وحشتناک نیست.


سخن نگارنده: شهری که برای نوجوانان فقط دو کانون رسمی وجود دارد آن هم با کلاس‌های تکراری و آموزش‌های معمولی و فکری به حال پرکردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان نمی‌شود
شهری که سینماساختن در آن، گناه کبیره است
شهری که تآتر و موسیقی، لودگی و مسخره‌بازی است
شهری که پروژه‌های تفریحی و ورزشی نیمه‌کاره به حال خود رها ولی درعوض به آمار کنفرانس فلان و همایش بهمان اضافه می‌شود
شهری که صنف، درآمد برایش مهم است و به‌جای پاسخ به قسمت اول گزارش دخانیات و اصلاح رفتار نادرست، فریاد اعتراضش هم بلند است
شهری که فروشندگان دخانیاتش می‌دانند عامل بلایند ولی به‌دلیل درآمدزایی فروش مواد مخدر، رو به شغل دیگری نمی‌آورند
تا زمانی که مردم منتظر اقدام مسئولینند و مسئولین منتظر همکاری مردم
اگر صدها قسمت برای دخانیات تهیه و تنظیم شود، آخر سر هیچ اتفاق تازه‌ای نخواهد افتاد.
از حرف بکاهیم و بر عمل افزاییم.