زندگی نامه حجت الاسلام شیخ احمد خرم آبادی

1397/03/19
47
0
اجتماعیتمام عناوین اجتماعی
کد خبر :2427
پرتال خبری تحلیلی آران و بیدگل (aranbidgolnews.ir): مقارن با خجسته روز نمیه شعبان 1355 قمری و دهم آبان 1315 شمسی ، در محله وشاد آران و در خانه مومنانی پاک سرشت ، محمد حسین و نرگس ؛ کودکی چشم به دیدار جهان گشود که نامش را احمد نهادند. در خاندانی که به واسطه اشتغال پدرانش به کار کشاورزی در مزرعه خرم آباد ، در جریان صدور سجل ، به خرم آبادی مشهور شده بودند.
دوران کودکی و نوجوانی در کنار پدر به کار کشاورزی و دامداری و مدتی به شبانی گذشت. همزمان ، با حضور در محضر علمای محله قدیمی وشاد ، همچوم آقایان صحافی و متوسل ؛ معارف دینی را فراگرفت ، به قسمی که در موارد بسیاری ، آنان ، آموزش کودکان و نوجوانان کوچکتر را به او می سپردند.

\"زندگی

چون از مقدمات ، نزد ایشان فارغ شد ، به توصیه آن فرزانگان و سفارش آیت الله میرزا احمد عاملی ، پدر ، با وجود تنگدستی ، او را به قم فرستاد و این هنگامی بود که 17 ، 18 بهار را گذرانده بود.

از سال ورود به قم و مدت حضورش در آن سامان و اساتید ایشان اطلاع زیادی در دست نیست. اما از آنجا که محل اقامتشان و کلاس های درس و مدرسه و اساتیدشان با آقایان حجج اسلام ناصریان و شکوری و دیگران ، یکسان بوده است ؛ از طریق ایشان قابل بررسی و دریافت خواهد بود. آنچه مسلم است ایشان از مظهر آیت الله گلپایگانی و ... تا سطح خارج فقه ؛ کسب فیض نموده اند.

سپس ، حوالی شروع دههه چهل به زادگاه خویش مراجعت نمود و مدتی به اقامه نماز و سایر برنامه های مذهبی در مساجد مختلف شهر مشغول شد. پس از آن در مسجد بالاسر مضجع نورانی فرزند علی علیه السلام ، حضرت محمد هلال ، اقامه نماز یومیه را عهده دار شدند. مدتی بعد ، حضرت آیت الله افتخار الاسلام دربندی ، برای سامان بخشیدن به امور آن آستان ، کمر همت بست. امر مهم امام جماعت هم به صلاح دید ایشان به شیخ احمد واگذار شد. انتخابی که بیش از نیم سده فعالیت شبانه روزی و مجاهدت مردم دارانه شیخ ، بر آن مهر تایید زد. در آن هنگام شیخ احمد ، طلبه جوان ، 26 ساله و تازه تشکیل خانواده داده بود. خانواده ای که ثمر آن 5 فرزند پسر و 2 دختر بود.

\"زندگی

نظر به توسعه آستان مقدس ، در اوایل دهه پنجاه تصمیم گرفته شد تا در جوار امام زاده ، مسجد اعظم احداث شود. با کمک خیرین و مساعدت هیئت امنا و همت شیخ احمد ، این امر به منصه ظهور رسید. مسجدی که خواستگاه بسیاری از حرکت های دینی ، فرهنگی و انقلابی شهر شد.

با شروع زمزمه های نهضت خمینی کبیر ، تا ظهور بارقه های پیروزی ، در تبیین اندیشه های امام و انتشار اعلامیه ها و عکس ها و کتاب های ایشان در پوشش رساله های توضیح المسایل ، به صورت پنهانی ، کوشش نمود. امری که در دوران ستمشاهی و فضای امنیتی پیش از انقلاب به شدت پرخطر بود. در همه تظاهرات و راهپیمایی های ابتدای انقلاب حضور فعال و در صف اول داشت. بعدتر فعالیت های انقلابی را با حضور در جهاد سازندگی و جبهه های جنگ و پایگاه های بسیج ادامه داد.

آنچه در زندگی شیخ احمد بیش از همه نمود دارد ، اهتمام در کار های عام المنفعه است. درمانگاه ولی عصر عج ، حمام و آب انبار کوچک محله وشاد ، مسجد و آب انبار مزرعه خرم آباد ، آب انبار خواجه منصور ، ... و دهها از این دست ، اموری است که در به ثمر رسیدن آن ها کوشش داشت.

مشارکت در تأسیس حوطه علمیه امیرالمومنین ، مشارکت در راه اندازی صندوق قرض الحسنه امام حسین (ع) ، مشارکت در راه اندازی کمپ جنگلبانی و منابع طبیعی جهت تثبیت شن های روان ، مشارکت در راه اندازی پادگان آموزشی ارتش ، مشارکت در بازسازی امام زاده فیض آباد ، مشارکت در تعمیر و مرمت قلعه تقی آباد و ای اواخر پیگیری جهت تأمین اعتبار و تخصیص بودجه برای احداث جاده دسترسی به چندین مزرعه حومه شهر ؛ و صد ها امر دیگر که مردمان این خطه بهتر از ما در خاطر دارند ، از فعالیت های دیگر ایشان است.

\"زندگی

یکی از ماندگارترین کار های ایشان ، همکاری در تحقق بخشیدن به آرزو های دیرین مردمان این دیار کهن در تبدیل شدن به شهرستان بود. چه بسیار جلسات و برنامه ریزی و مسافرت به تهران و اصفهان که در معیت ایشان توسط مأمومین و فعالین حاضر در مسجد اعظم صورت گرفت. از تهیه طومار و نوشتن نامه گرفته تا احظار های امنیتی . به لطف پروردگار و با عنایت ویژه رئیس جمهور و وزیر کشور وقت ، این مهم در سال 1375 محقق گردید.

*محمدجواد خرم
;
نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید
کد امنیتی
ذره بین

هیچ نظری برای این خبر ثبت نشده است

با ثبت نظر خود اولین نفری باشید که برای این خبر نظر ثبت کرده است.